نگهبانی
سه شنبه هفتم فروردین ۱۴۰۳، 23:49
شاید باورتون نشه ولی من مث نگهبانای شب منتظرم همسایه ام از مهمونی برگرده ببینم باز ماشینشو تو پارکینگ من میذاره یا نه ... انقد بهم فشار اومد امروز یه جلسه تراپی رو افتادم وگرنه سکته میکردم ... واقعا ارزش انقد جوش خوردن رو داشت ؟ میدونید البته اگه این احساس که همسایه هام ادمای بیشعوری هستن وجود نداشت .. اگه فک میکردم ادمای خوبین .... انقد عصبی نمیشدم ... خب پارکینگم خالیه اگه ادمای خوبی بودن میگفتم چه اشکالی داره ... ولی چون ادمای منفعت طلب و سواستفاده گری هستن و حتی ازم اجازه هم نگرفتن از بس بی ادبن دلم نمیخواد لطفی بهشون بکنم . تامام
Noor